شکار گاه خسرو پرویز در کرمانشاه
این شكارگاه، فضایی مستطیل شكل است كه 1100 متر طول و 800 متر عرض دارد اما متاسفانه هنگام احداث بلوار طاقبستان این دیواره در جهت شمال به جنوب قطع شده و باعث بهوجود آمدن 2 مقطع شده است. هم اكنون نیز شهرداری كرمانشاه در حال احداث خیابانی در بخش شرقی و جنب دیوار شكارگاه است كه باعث تخریب آن است.
در ابتدای كاوش تصور میشد قطر دیوارشكارگاه 8 متر باشد اما هماكنون كاوشها معین كرده كه این دیوار 14 متر و 60 سانتیمتر عرض دارد وبا خشتهایی به ابعاد 40 تا 45 سانتی متر و ضخامت 10 تا 12 سانتی متر ساخته شده است.سر پیكان مفرغی یافته شده در این كاوش تاییدی است بر شكارگاه بودن این مكان.
در قسمت شرقی نیز در فضایی غیر از دیوار شكارگاه كه احتمالا پس از شكارگاه ساخته شده و كاربری آن فعلا مشخص نیست، قطعاتی از ظروف سفالی، خمرههایی مربوط به مواد غذایی و تعدادی استخوان حجیم كه هنوز مشخص نیست مربوط به چه حیواناتیاند به دست آمده است.مطمئنا دراین شكارگاه علاوه برمكانهایی برای نگهداری حیوانات، پوشش گیاهی و درختان متنوعی وجود داشته است كه مشخص كردن نوع پوشش گیاهی ونوع حیواناتی كه احتمالا در این مكان نگهداری میشدند از اهداف كاوش است.سرپرست كاوش در شكارگاه خسروپرویز، تصاویر حك شده در طاقبستان را مرتبط با این شكارگاه دانست و گفت: تصاویر شكار در طاقبستان مطمئنا ازاین شكارگاه الگو گرفته شده است.در سالهای گذشته به دلیل ساخت و سازهایی كه توسط مردم به دلیل ناآگاهی انجام شده است خسارات جبرانناپذیری به این محوطه تاریخی واردآمده است. هم اكنون نیز شهرداری تصمیم دارد در بخش شرقی و جنب دیوار شكارگاه خیابان احداث كند كه با این اتفاق بیشك این محوطه منحصر به فرد كه میتواند اطلاعات دقیقی از گذشتههای دور داشته باشد، نابود میشود.
شکارگاه خسرو پرویز، تنها شکارگاه بازمانده از دوران ساسانیان
شکارگاه خسرو پرویز از آثار باستانی ایران در شمال شهر کرمانشاه و پایین تر از تاق بستان قرار دارد، این مکان مربوط به دوره ساسانی و پادشاهی خسروپرویز است که در اردیبشت ماه سال ۱۳۸۸ در کاوشهای باستانشناسی بنا را بازسازی کردند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران کرمانشاه ؛این شكارگاه، فضایی مستطیل شكل است كه 1100 متر طول و 800 متر عرض دارد هماكنون كاوشها معین كرده كه این دیوار 14 متر و 60 سانتیمتر عرض دارد وبا خشتهایی به ابعاد 40 تا 45 سانتی متر و ضخامت 10 تا 12 سانتی متر ساخته شده است.سر پیكان مفرغی یافته شده دبر شكارگاه بودن این مكان دلالت دارد.در قسمت شرقی نیز در فضایی غیر از دیوار شكارگاه كه احتمالا پس از شكارگاه ساخته شده و كاربری آن فعلا مشخص نیست، قطعاتی از ظروف سفالی، خمرههایی مربوط به مواد غذایی و تعدادی استخوان حجیم كه هنوز مشخص نیست مربوط به چه حیواناتیاند به دست آمده است.دراین شكارگاه علاوه برمكانهایی برای نگهداری حیوانات، پوشش گیاهی و درختان متنوعی وجود داشته است كه مشخص كردن نوع پوشش گیاهی ونوع حیواناتی كه احتمالا در این مكان نگهداری میشدند از اهداف كاوش است.
نقش برجستۀ شکارگاه خسرو دوم در تاقبستان و الگوپذیری از آن
در نقش برجستۀ تنگواشی فتحعلیشاهِ قاجار
نقش مایۀ شکار از نخستین نقاشیهای دیواری دوران پارینه سنگی درون غارها تا تکامل یافته ترین دستساخت های امروزی در هنر ایران وجود داشته و در مسیر تاریخ هنر و طی فرایندِ شکلگیری فرهنگهای مختلف، مفاهیم گوناگونی را در درون خود پرورده است. این روند تکاملی در دوران تاریخی و خصوصاً دورۀ ساسانی مفهومی فراتر از شکار صرف به خود میگیرد، به طوریکه یکی از رایجترین موضوعات هنر و فرهنگ دورۀ ساسانی صحنه شکار است و در این زمینه شاهان ساسانی اقدام به تأسیس مکانهایی خاص با عنوان شکارگاه و یا باغ شکار کرده اند. این پژوهش در نظر دارد به بررسی مفهوم شکار در دورۀ ساسانی، به ویژه اهمیت محوطه های شکارگاهی دورۀ خسرو دوم بپردازد؛ بدین منظور شکارگاه خسرو دوم در تاق بستان و نقوش حک شدۀ شکار گراز و گوزن در دو طرف تاق بزرگ تاق بستان مطالعه شده و تأثیر آنها بر شکلگیری شکارگاه فتحعلی شاه در تنگواشی، و همچنین نقش برجستۀ او در این مکان،بررسی شده است. مطالعۀ نقوش شکارگاه تاق بستان، تأثیرپذیری آنها را از نقاشیهای دیواری مربوط به شکارِ اواخر دورۀ اشکانی و دورۀ ساسانی مشخص کرده است، به طوریکه خود نقاشیهای دیواری مربوط به شکار دورۀ ساسانی خود متأثر از نقاشیهای دیواری دورۀ اشکانیان اند. نقوش شکارگاهی تاق بستان بر نقوش شکار در دوران اسلامی تأثیر گذاشته است که نمود این تأثیرات را در مینیاتورهای
دورۀ اسلامی میتوان دید. چنانچه اوج آن در دورۀ قاجار و به گونه ای دیگر تجلی پیدا میکند؛ بارزترین نمود این تأثیرپذیری در دورۀ قاجار، نقش برجستۀ شکار شاهی فتحعلی شاه در تنگواشی است. مطالعات صورت گرفته در این پژوهش نشان میدهد، با وجود اینکه دو نقش برجستۀ مذکور از نظر مضامین به هم شباهت دارند، اما هدف از ایجاد آنها متفاوت بوده است.
مقدمه
با نگاهی به سیر زمانی زندگی انسان می توان دریافت عمر شکار به درازای عمر بشر است و این از معدود حرفه هایی است که بشر از بدو پیدایش تا امروز دلبستۀ آن بوده و بدون شک موجب ارتقای بشر و رسیدن او به مراحل دیگر شده است. موضوع شکار به شیوه های گوناگون، چه در داخل غارها به صورت نقاشی و چه بر روی دست ساخته های انسان اعم از سفالینه ها، نقش برجسته ها، آثار متعدد فلزکاری، حکاکی روی عاج ها، نگارگری ها، نقاشی های دیواری، منسوجات اعم از قالی ها، فرش ها، پارچه ها و غیره طی ادوار مختلف پیش از تاریخی، تاریخی و اسلامی ایران بروز یافته است. این مسئله نشانگر اهمیت موضوع بوده و ضرورت انجام پژوهش در این زمینه را نمایان می سازد.
با پیشرفت بشر در زمینۀ کشاورزی و اهلی کردن حیوانات، از اهمیت معیشتی شکار اندکی کاسته شد ولی جنبه های مذهبی آن با توجه به اهدای گوشت حیوانات شکار شده به عنوان قربانی به معابد، همچنان باقی ماند. در این میان پادشاهان و شاهزادگان نیز با انگیزه های تفننی به شکار می پرداختند.
تا آنجا که اختصاص جایگاه هایی به عنوان شکارگاه یا باغ شکار مخصوصِ شاه با جنبه های تفننی در دوران تاریخی و اسلامی فرضی منطقی به نظر می رسد. نقش مایۀ شکار در دورۀ تاریخی به ویژه ساسانی، بیشتر در ظروف فلزی نمود یافته، همچنین نمونه هایی از آن بر روی نقش برجسته ها، مهرها و نقاشی های دیواری این دوره به دست آمده است. استمرار مضمون صحنه های شکار ساسانی در دوران اسلامی مشاهده می شود با این تفاوت که مفاهیم این نقوش تغییر یافته است، بدان گونه که بار مذهبی و نمادینی که در دوران گذشته مورد نظر بود در دوران اسلامی کم رنگ تر شد و جنبۀ تفننی آن اهمیت بیشتری یافت. این ویژگی در دورۀ قاجار به اوج خود می رسد، به طور یکه نمود آشکار این الگوپذیری در نقش برجستۀ شکار فتحعلی شاه در تنگ واشی قابل مشاهده است. علت این تأثیرپذیری را می توان در شرایط اجتماعی و سیاسی این دوره جستجو کرد. در این پژوهش منابع کتابخانه ای و پژوهش های میدانی
باستان شناختی و تجزیه و تحلیل داده های حاصل از آن مورد استفاده قرار گرفت. در منابع و متون مختلف به شکار و شکارگاه در دورۀ ساسانی اشاره شده اما تاکنون به شکل منسجم به مضمون
شکار که یکی از جنبه های مهم فرهنگ دورۀ ساسانی است، پرداخته نشده است. به علاوه اگرچه مطالعۀ مستقل شکارگاه و نقش برجستۀ شکارگاهی خسروپرویزدر تاق بستان و نیز تأثیرگذاری آن بر شکارگاه و نقش برجستۀ تنگ واشی فتحعلی شاه می تواند در این زمینه بسیار راهگشا و روشنگر باشد، اما متأسفانه تاکنون آن چنان که بایسته است از سوی پژوهشگران مورد توجه واقع نشده است. جایگاه شکار در فرهنگ ساسانی شکار در دوران پیش از اسلام از بهترین اعمال و جزو افتخارات پادشاهان به شمار می رفت. شاه می بایست برای ادامۀ شاهنشاهیش هر سال به طرق مختلف از جمله شکار و پهلوانی قدرت خود را به اثبات برساند. شکار در زمان ساسانیان، همان اعتبار و ارزش زمان هخامنشیان را داشت، به این معنی که تفریح عمده شاهان و بزرگان ساسانی شکار بود. در این دوره نیز چون گذشته برنامۀ شکار از قبل تنظیم می شد، به شکلی که شکار شاه همراه با تشریفات بسیار بود و بسیاری از بزرگان دربار ساسانی وی را در این امر همراهی می کردند شکارِ گراز نسبت به شکارِ بزکوهی و گوزن در زمان پارتیان کمتر رایج بوده اما این روند در زمان ساسانیان تغییر پیدا می کند، شاید به این دلیل که گراز نماد پیروزی بوده، بر این اساس می توان جنبۀ تقدس و نمادین بودن شکار، دلالت داشتن بر قدرت شاهی و پیروزی خوبی بر بدی را از مفهوم شکار در این دوره، بیشتر دریافت ساسانیان بر این باور بودند که سلطنت ایشان مشیت الهی است و جنبۀ الهی مسئولیت شاه از آن جهت بود که سلطنت ودیعۀ خداوند و شاهنشاه نایب خدا در زمین است. اینکه این قدرت آسمانی در وجود شخص شاه باقی است از پیروزی او در شکار معلوم م یشده و به این سبب تصویر کردن شکار شاهانه موضوعی مناسب برای کار هنرمندان در زمینه های گوناگون بوده است.
شکار در این دوره، مضمونی کاملاً سلطنتی به خود می گیرد و در هیچ یک از صحن هها فردی عادی یا حتی شاهزاد های درحال شکار نیستند و به نوعی شکار شخص شاه به تصویر در می آمده است. خوارزمی درمورد اهمیت شکار در دورۀ ساسانی میگوید شکار در نزد ایرانیان عصر ساسانی از اهمیت خاصی برخوردار، و از سرگرمیهای مهم پادشاهان ساسانی بوده است.
لقب نرسی نخشیرگان )نخجیرگان( به معنی شکارگر حیوانات وحشی بوده است. همچنین گفته شده که لقب بهرام پنجم نیز به این دلیل "گور" نهاده شده که روزی در شکار، شیری دید که خود را بر پشت گوری افکنده و گردن آن را به دندان گرفته بود، بهرام، تیری در کمان گذاشت و زد، تیر به پشت شیر فرو رفت و از شکم شیر به پشت گور فرو شد و از شکم او بیرون آمد. به علاوه نقش آن را به دستور بهرام بر دیوار قصر خورنق تصویر کردند و از آن روز بهرام پنجم را بهرام گور نامیدند. عشق بهرام گور به شکار نه تنها در ادب ایران، که قرنها در نقاشی، طرح قالی، انواع پارچه و نیز در طرح کنده کاریهای ظروف جایگاه ویژهای داشته است. فردوسی و نظامی با آفرینش مجالس شکار، علاوه بر ستودن هنر بهرام گور در نخجیرگری، هنر شاعرانۀ خود را نیز به نمایش گذاشته اند. متون ادبیات کهن نیز سرشار از شواهد بسیار در نمود نقش شکار و شکارگری است. بی شک شاهنامۀ فردوسی در میان تمام مستنداتی که مبین علاقۀ ایرانیان به شکار و شکارگری است، از موثق ترین و غنی ترین آثار به شمار می آید. در این اثر، در قالب
داستانهای پرکشش، نحوۀ شکار، فنون شکارگری و آداب و رسوم مربوط به زمان خود، آموزش تیراندازی به کودکان و ادواتی که برای شکار مورد استفاده قرار می گرفتند به نظم درآمده است فردوسی شکوه شکار خسرو را چنین بیان میکند پس اندر بدی پانصد بازدار/هم از واشه و چرخ و شاهین شکار از آن پس برفتند سیصد سوار/ پس بازداران، با یوزدار به زیر اندرون هر یکی اشتری/به سر برنهاده ز زر افسری
ز کرسی و خرگاه و پرده سرای/همان خیمه و آخر چارپای در بسیاری از داستانهای مربوط به پادشاهان ساسانی، بستر موقعیتهای مهم داستان در فضای شکار و شکارگاه فراهم میشود، چنانکه دیدار خسرو پرویز با شیرین و شکار قلب خسرو در شکارگاهی رخ داد و نام این دو را در ادبیات ایران جاودانه کرد
و یا اینکه این حکایات آمیخته با اصطلاحات مربوط به شکار هستند، چنانچه نقل است به خسرو پرویز گفتند : که شاهینی باز شکاری را شکار کرد، گفت بکشیدش تا بندگان بر خدایان و خُردان بر بزرگان گستاخ نشوند.
حمداله مستوفی دربارۀ باغ فردوس و شکارگاه خسرو پرویز می نویسد : کرمانشاه ...، شهری وسط بوده است و اکنون دهی است که خسرو پرویز ساخته و در صحرای آن باغ انداخته دو فرسنگ در دو فرسنگ و بعضی مثمر گردانیده، چنانچه همه نوع میوه سردسیری و گرمسیری در او بودی ... باقی به علفزار
گذاشته و در او انواع حیوانات سر داده تا تولد و تناسل کردند. وضع طبیعی منطقۀ تاق بستان در زمان
ساسانیان همانند امروز نبوده، بلکه در اطراف آن بیشه های انبوه و نیزارهای فراوان وجود داشت که از این لحاظ برای شکار گرازپرندگان آبی و صید ماهی مناسب بود .
امروزه بقایای آن بیشه ها و نیزارها که تا کنار رود قره سو امتداد داشته را می توان مشاهده کرد. بنابراین به علت موقعیت طبیعی و آب و هوای معتدل، محل مذکور مورد توجه پادشاهان ساسانی قرار گرفت و آنجا را به عنوان تفرجگاه و شکارگاه سلطنتی انتخاب کردند. مناظری که بر روی صخره های تاق بستان باقی مانده مؤید این نظر بوده و به نظر می رسد که مجالس شکار تاق بستان کاملاً جنبۀ محلی داشته و مربوط به همان منطقه است. نکتۀ جالب آنکه در نزدیکی تاق بستان بقایای دیوارهایی به چشم می خورد که احتمالاً متعلق به دورۀ ساسانی و در فاصلۀ حدود یک کیلومتری نقش برجسته های تاق بستان هستند. این محل احتمالاً دیوار محصورکنندۀ همان شکارگاه قدیمی است که روزگاری پادشاهان ساسانی در آن به شکار مشغول بوده اند. متأسفانه قسمتی از دیوار نامبرده به علت احداث بلواری که به تاقبستان منتهی می شود قطع شده است، ولی قسمت اعظم آن در طرف راست بلوار هنوز پابرجاست و به علت وجود نقش آن در تاق بستان از لحاظ تاریخی واجد اهمیت بسیار بوده و شایستۀ حفاظت بهتری است.
این دیوار در سال 1388 توسط :مهدی رهبر و سجاد علی بیگی کاوش شد. به نقل از علی بیگی، طول و عرض این محوطه1150 ×850 متر بوده و احتمال اینکه این شکارگاه در اواخر دورۀ اشکانی ساخته شده و در دورۀ ساسانی نیز مورد استفاده قرار گرفته باشد، وجود دارد. قطر دیوارها 60/14متر بوده و حدود 5/3
متر ارتفاع آنها است.
نتیجه گیری
بر اساس شواهد مکتوب و داده های باستان شناسی، شکار در دورۀ ساسانی از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و یکی از رایج ترین موضوعات این دوره است. هنر ساسانیان در ایجاد نقوش شکار در تاق بستان، از نقاشیهای دیواری ساسانی و اشکانی متأثر است. خسروپرویز علاوه بر ایجاد شکارگاه در تاق بستان، اقدام به احداث دو مکان شکارگاهی )باغ شکار( دیگر در نزدیکی قصرشیرین کرده است. این مناطق شکارگاهی
به لحاظ شرایط آب و هوایی و عناصر ساختاری بسیار به شکارگاه تاق بستان شبیه هستند. الگوپذیری شاهان و هنرمندان قاجار در ایجاد محوطۀ شکارگاهی و نقش برجستۀ شکار از شکارگاه و نقش برجستۀ تاق بستان آشکار است؛ هر دو منطقه از نظر شرایط زیست محیطی و آب و هوایی مساعد برای احداث شکارگاه و نیز ایجاد نقش برجسته با مضمون شکار، به هم شباهت دارند و تنها در عناصر ترکیبی و
شکل دهنده با هم متفاوت اند. اما در هدف از ایجاد نقش برجسته با هم تفاوت اساسی دارند؛ به طوریکه در تاق بستان به علت وجود ایزد بانوی آناهیتا و تقدسی که شکار در دورۀ ساسانی داشته میتوان بیشتر انگیزه های مذهبی به همراه نمایش قدرت شاه را در ایجاد آن سهیم دانست.
منابع
فهرست منابع
• ابن حوقل، ابوالقاسم محمد. 1366 . صوره الارض )سفرنامۀ ابن حوقل(. ت : جعفر شعار، تهران : امیرکبیر.
• ابن خردادبه، عبداله. 1370 . المسالک و الممالک. ت : حسین قرهچانلو، تهران : مترجم.
• افروند، قدیر. و پوربخشنده، خسرو. 1381 . گزارش پژوهشی و شناسایی آثار باستانی و تاریخی – فرهنگی حوزۀ فرمانداری ری. تهران : مرکز اسناد و مدارک میراث فرهنگی کشور.
• اندرز اوشنر دانا. 1373 . ت : ابراهیم میرزای ناظر، تهران : هیرمند.
• ایزدپناه، حمید. 1376 . آثار باستانی و تاریخی لرستان. جلد 2، چاپ 3، تهران : انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
• بایندر، هنری. 1370 . سفرنامۀ هنری بایندر )کردستان، بینالنهرین و ایران(. ت : کرامتاله افسر، تهران : یساولی.
• بیانی، ملک زاده. و رضوانی، اسماعیل. 1349 . سیمای پادشاهان و نام آوران ایران باستان. تهران : شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران.
• پوپ، آرتور. و اکرمن، فیلیس. 1387 . سیری در هنر ایران. به تصحیح سیروس پرهام، جلد 2و 7و 8. تهران : علمی و فرهنگی.
• پوربخشنده، خسرو. ۱۳۸. گزارش پژوهشی بررسی و شناسایی آثار باستانی و تاریخی - فرهنگی حوزه فرمانداری ری. تهران : اداره کل میراث فرهنگی استان تهران